تبلیغات در سایت ما

از سرزمین مادری

پیوندهای روزانه
  • ایران شهرساز
  • کهن دیار
  • سازمان عمران ونوسازی شهریار
  • مدیریت در هزاره سوم
  • خبر گزاری ایمنا-مدیریت شهری
  • پام نیوز- مدیریت شهری
  • مرکز پژوهش های شورای شهر مشهد
  • انجمن نو اندیشان
  • وب شهلا نظری
  • خانه مدیران جوان
  • پایگاه علمی - پژوهشی پارس مدیر
  • مدیریت پژوهش
  • مهندسی شهرسازی-برنامه ریزی شهری
  • روزنامه دنیای اقتصاد
  • ورزش سه
  • سایت خبری تحلیلی تکاپو
  • پایگاه خبری تحلیلی سوما نیوز
  • پایگاه خبری تحلیلی واران نیوز
  • پایگاه خبری تحلیلی صومعه سرا نیوز
  • خبرگزاری شهرستان صومعه سرا
  • مدیریت شهری -دانشگاه تهران
  • مدیریت شهری -علامه طباطبایی
  • اطلاعات علمی تخصصی مدیریت شهری
  • راهکار مدیریت
  • مدیریت تحول
  • مطالعات شهری ایران
  • بولتن نیوز - مدیریت شهری
  • مجله اینترنتی برترینها - مدیریت شهری
  • فردا نیوز - مدیریت شهری
  • دانشگاه علوم وتحقیقات
  • سایت مرجع مدیریت شهری
  • سایت خبری شهرنوشت
  • پیشخوان
  • ساختن وبلاگ
  • شماره پیمان کارها
  • حمل ته لنجی با ضمانت از دبی
  • خرید از چین
  • قلاده اموزشی ضد پارس سگ
  • الوقلیون
  • ورود کاربران
    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟
    عضويت سريع
    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری
    تبادل لینک هوشمند

      azsarzaminemadari.lxb.ir






    ضرب المثل های صومعه سرا

    ضرب المثل های صومعه سرا

    * هیچ کس کَلِ نگه تی کولا مبارک

    ـ هیچ کس به کچل نمی گوید کلاهت مبارک.

    ـ درمورد چیزهای بی ارزش و بیفایده بکار می رود

    * زاکان سرمچه داره، اره کشان خورد و خوراکِ .

    ـ قیافه بچه ها را دارد اما اشتهای اره کش ها را.

    ـ در مورد دو چیز متضاد و متناقض بکار می رود وقتی در ظاهر مشخص نباشد.

    * دال پر نزنه!

    ـ کرکس پر نمی زند.

    ـ کنایه از جای سوت و کور و آرام است.

    * سگ آه هم به خودا رسه.

    ـ آه سگ هم به خدا می رسد

    ـ اشاره به این دارد که هیچ ناله ای بی تأثیر نمی ماند.

    * خاشه نهه اسب ورجا، علف نهه سگ ورجا!

    ـ استخوان را پیش اسب می گذارد و برای سگ علف می ریزد.

    ـ در مورد کسی بکار می رود که کاری را درست انجام نمی دهد.

    * کساکس غم بوبوهو، بازار خستگی نوبوهو.

    ـ اگر مردم در غم هم شریک باشند بازار شلوغ نمی شود.

    ـ کنایه از غمخواری و در فکر یکدیگر بودن است.

    * تورش کونوس به دار نمانه.

    - ازگیل ترش روی درخت باقی نمی ماند.

    ـ اشاره به این دارد که هیچ چیز بدون مصرف نمی ماند و هر چیزی فایده خاص خودش را دارد.

    * گیشائی به اما برسه شب کوتا بوبوسته.

    ـ عروسی به ما رسید، شب کوتاه شد.

    ـ این مثل وقتی بکار می رود که نوبت و شانس و اقبال به کسی رو کند اما به یک عامل بازدارنده برخورد کند.

    * ایتا قاشق آب جاکرا غرقا بیهیم.

    ـ در یک قاشق آب داریم غرق می شویم.

    ـ مراد از این مثل نهایت درماندگی، بیچارگی و ناتوانی است.

    * جه کویا بمویی تی پا جل وانیه؟

    ـ از کجا آمدی که پایت گلی نیست؟

    ـ درباره کسانی است که  وارد مقوله هایی می شوند که هیچ اطلاعی از آن ندارند، اما ادعای زیادی دارند.

    منبع :وبلاگ صومعه سرا

    آئین های نوروزی در صومعه سرا

          نوروزی خوانی

     نوروزی خوانی نوعی خبر رسانی و آگاهی مردم از فرارسی بهار نوروز باستانی و عید ملی ایران است که از دیر بازبه عنوان مراسم پیش از نوروز در گیلان شناخته شده است .زمان آمدن نوروزی خوانها از اول اسفند ماه تا شب تحویل سال نو ست . در گذشته نوروزی خوانی در سایر ایام سال به مرثیه خوانی ، شبیه خوانی و تعزیه خوانی نیز می پرداختند . در گروه نوروزی خوانی یک نفر مجرب تر که اشعار اصلی را از برداشت سر خوان محسوب میشدو نوروز خوانی با صدای اوآغاز میشد . در پایان نوروز خوانی از سوی صاحبخانه هدایایی شامل برنج ، تخم مرغ ، چای ، وجه نقد یا چیزهای دیگر به نوروزی خوانان داده میشد . هر چه در زمان نوروز خوانی به تحویل سال نزدیک تر بوده معمولاً هدایای پرداخت نیز ارزشمند تر و قیمتی تر میشد .

         چهارشنبه سوری

    چهارشنبه سوری در صومعه سرا و گیلان نیز همانند سایر نقاط ایران یکی از پرشور ترین آئین های مرتبط با نوروزی بوده است که افراد محلی به آن گلی گلی چهارشنبه یا کولی کولی چهارشنبه نیز می گویند . در شب چهارشنبه سوری هفت پشته کاه وکلش فراهم می نمودند و هنگام غروب آن را آتش می زدند و از روی آن می پریدند و اشعار محلی می خواندند و بعد از آتش بازی طبق رسمی قدیمی تمامی اهالی هر پیر و جوان در آن شرکت می نمودند و بعد از آتش بازی طبق رسمی قدیمی بر سر سفره شام که معمولاً سبزی پلو با ماهی ، کوکوسبزی یا ترش تره بوده گرد می آمدند .

         مراسم سال تحویل

    پیش از آن که لحظه تحویل سال فرا برسد آب خوردن موجود در خانه را بیرون می برند و در حیاط خانه یا در رودخانه می ریختند و به جایش از چشمه یا چاه خانه آب تازه می کشیدند و بر دیوار خانه می چکاندند و این عمل را سبب تندرستی در در سراسر سال تازه می دانستند . در لحظه های نزدیک به تازه شدن سال همه اعضای خانواده در خانه گرد می آمدند و ماندن در جایی غیر از منزل را سبب آوارگی در طول سال می دانستند . نوپوشی ، شادمانی ، داشتن پول و سکه تازه در دست یا جیب ، نظر کردن به آب و آیینه و سبزه و گل ، با ملاطفت و مهربانی سخن گفتن ، خوردن عسل و شکر و شیرینی و دیگران را دلگرم و امید وار کردن ، دست کشیدن بر پشت چهارپایان و برنج و آذوقه خانه در لحظه تحویل سال را مبارک می پندارند . بیدار بودن در لحظه تحویل سال حتی اگر در نیمه شب اتفاق بیفتد سبب بیداری و هوشیاری و دل آگاهی در سراسر سال تازه می پندارند ودر خواب بودن را موجب خمودگی و کاهلی از این رو حتی خرد سالان و کهن سالان را هم در لحظه تحویل سال بیدار می نمودند .در آستانه ی تحویل سال به بقاع متبرکه می رفتند و ازآنجایی که حریم بقه ها گورستان افراد در گذشته نیز بوده به فاتحه اهل قبور می پرداختند حتی خانواده های لحظه تحویل سال را برسد مزار عزیز تان در گذشته خود گرامی می داشتند .

        خوراک نوروزی

    پخت انواع شیرینی ، حلوا ونان نوروزی نیز جز سنن بسیار قدیمی این منطقه است . پختن حلوا های نوروزی که نماد و نشانی از شیرین کامی و خوشبختی است و برشته کردن آجیل خانگی که در حد فاصل چهارشنبه سوری تا تحویل سال صورت می گرفت . مایه اصلی این حلواها وشیرینی ها دوشاب انگور ، آرد برنج و گندم ، گیاهان محلی و خودرو ، مغز گردو ، کنجد ، انواع روغن حیوانی ، کره ، شیر، تخم مرغ ، و....بود. پختن نان نوروزی که از تبرک و تقدس خاصی بر خوردار است بود با همراهی و یاوری زنان خویشاوند صورت می گرفت و هر چند خانواده برای پختن آنها به نوبت به یکدیگر یاری می دادند حتی آردها و دوشاب های مورد نیاز پخت شیرینی و حلوا و نان را نیز افراد خانواده و با وسائل سنتی تولید می نمودند.آجیل نوروزی نیز در روستاها هیچگاه از بازار  شهر خریداری نمیشد و نرا روز چهارشنبه سوری برشته می نمودند . اجرای این آجیل نیز معمولاً از تخم صیفی مصرف شده ودر طول سال ( خربزه ، کدو ، طالبی ، هندوانه و....) دانه های بلال ، نخود و عدس تشکیل می شد که پس از خیس خوردن آماده برشته کردن میشد .

        عروسه گولی

    این مراسم یکی از آئین های نمایشی شناخته شده سنتی است که در روستای های مختلف در مدت متفاوت از یک هفته تا یک ماه مانده به عید آغاز میشد . در این نمایش گروه برگزار کننده غروب دم از خانه ای به خانه دیگر می رفتند و در حیاط و فضای باز جلوی خانه برنامه خود را اجرا می نمودند .اعضای اصلی این نمایش عبارتند از سر خوان ، کاس خانم ، پیر بابا ، غول ، کترازن ، دیاره زن ، و اگیر کونان ، محافظ عروس ، کولبارکش و... موضوع این نمایش آئینی رقابت بین دو نفر برای ازدواج با ناز خانم و نوع مبارزه آنان کشتی پهلوانی است . پس از خاتمه نمایش ساکنین منازل اطراف محل اجرا به اجرا کنندگان حبوبات ، برنج ، تخم مرغ و... بعنوان هدیه تقدیم می کنند.

         سیزده به در 

    در مناطق مختلف شهرستان مکانهای سر سبزی در کنار رود خانه ها و آبهای جاری قرار دارد که مردم اصطلاح سیزده خود را در آنجا به در می نمایند .در گذشته سیزده بدر بهانه ای برای همدلی اهالی روستا با یکدیگر و حتی در مواقعی پذیرایی از اهالی در سیزده به در بر عهده کدخدای روستا قرار داده می شد . خوردن کاهو و سه کنجبین از رسوم متداول در روز سیزده به در است و اگر چیزی از حلوا ، شیرینی ، نان و آجیل نوروزی باقی مانده باشد همه را در این روزه همراه خود  به طبیعت برده و مصرف می کنند تا چیزی از آن برای روز بعد از سیزده و فروردین باقی نماند . و سرانجام از سحرگاه چهاردهمین روز سال ونو همه چیز به روال عادی خود بر می گردد. کشاورزان ، کارگران ، نوغان داران و... زندگی روزمره خود را با روحیه ای شاد و با امید آغاز می کنند به این آرزو که در تمای طول سال خوشبختی ، تندرستی شادمانی و روزی فراخ به آنها روی خوش نشان دهد .

    http://sooma.blogfa.com/post-46.aspx

    ورزا جنگ

    یکی از سرگرمی‌های روستاییان، به ویژه مردان،‌ “ورزا جنگ” است. ورزا جنگ در محوطه‌ای باز در علفزارهای طبیعی و بزرگ انجام می‌شود. اگر در چنین مکانی ورزا جنگ میسر نباشد، محدوده‌ای از شالی‌زار را برای این‌کار هموار و سفت می‌کنند. گاونر (ورزا )را از زمانی که گوساله است برای جنگیدن آماده و تربیت می‌کنند. سه تا پنج سال طول می‌کشد تا گوساله آماده‌ی جنگیدن شود. گوساله‌ای را برای جنگیدن انتخاب می‌کنند که قوی‌تر باشد. معمولاً یک نفر در خانواده مسئول پرورش گوساله می‌شود تا او را پروار و تیمار کند. گوساله‌ای را که برای جنگ انتخاب می‌شود، جدای از گوساله های دیگر نگهداری‌می‌کنند. او را با گاوان نر مواجهه می‌دهند تا شجاع و نترس بار بیاید و گاه با گاوهای ضعیف‌تر شاخ در شاخ شود و اعتماد به نفس پیدا کند. زمان ورزاجنگ بعداز دروی شالی  و معمولاً از آخر تابستان تا دومین یا سومین ماه پاییز است. روز جنگیدن گاوان نر با توافق صاحبان آن تعیین می‌شود.

    روز ورزاجنگ به علاقه‌مندان روستایی اعلام می شود. در روز معین همه‌ی مشتاقان دور تا دور میدان جنگ جمع می‌شوند. قبل از شروع برنامه، آنانی که گاوان نر جنگی دارند با هم گفت‌و گو می‌کنند که کدام گاوها باهم بجنگند و هرکسی سعی می‌کند گاوش با گاو ضعیف‌تری مقابله کند، تا پیروز میدان و برنده‌ی شرط بندی باشد.افراد حاضر در میدان جنگ هم روی گاوهای مورد نظرشان شرط بندی می‌کنند و پول شرط بندی را به امانت نزد فردی مورد اعتماد قرار می‌دهند، تا پس از پایان جنگ، پول را بین برندگان تقسیم کند. دو گاو نر جنگی را در حالی‌که ریسمانی به گردن و شاخشان بسته‌اند به میدان می‌آورند. بعد دو گاو را به هم نزدیک و شاخ در شاخ می‌کنند. پس از شاخ در شاخ شدن گاوها طناب آنها را باز می‌کنند، تا حیوانات با یکدیگر بجنگند.  امروزه کمتر این‌کار را انجام می‌دهند. اگر گاوی ضمن جنگیدن به حریف پشت کند و فرار را به قرار ترجیح دهد بازنده است. در گذشته گاو قوی‌تر سر در پی گاو گریزپا می‌کرد و او را با ضربه‌های شاخ‌هایش از پا در می‌آورد و خونین و مجروح می‌کرد. در پایان مراسم، پوست حیوان مجروح را در می‌آوردند و گوشتش را در همان محل می‌فروختند، امروزه گاو برنده را می‌گیرند تا به گاو زخمی و بازنده، آسیبی وارد نکند. در زمان گذشته، صاحب گاو نر برنده، علاوه بر دریافت جایزه شرط‌بندی، از مردم میدان هم دوران می‌کرد ( به دور مجلس گردیدن و پول و هدایای مجلسیان را جمع کردن ) و گاه دوبار دوران می‌کرد که امروز کمتر معمول و متداول است و برنده فقط به همان جایزه اکتفا می‌کند. نمایش “ورزاجنگ”هنوز هم در روستاهای گیلان اجرا می‌شود و روستاییان زیادی به این بازی علاقمندند. ورزاجنگ از جمله مراسمی است که در گذشته گاه در عروسی‌ها نیز بدون شرط بندی برگزار می شد. 

     http://www.karkan.ir/post-5274

    لافند بازی

    "لافند بازی" یکی از نمایش ها و عملیات جذاب عامیانه است که در میان مردم مناطق مختلف گیلان محبوبیت ویژه ای دارد که پیشینه تاریخی آن به گذشته های دور بر می گردد . ویژگی های جغرافیایی و نوع زندگی اجتماعی مردم منطقه در پیدایش این بازی بی تأثیر نبوده است .

    --- "لافند بازی" با نام های دیگری چون : "طناب بازی" ، "ریسمان بازی" و "رَسَن بازی" نیز شناخته می شود.

    اعضاء گروه "لافند بازی" :

    1) "پهلوان لافندباز" :

    این فرد عملیات "لافندبازی" یعنی راه رفتن و سایر نمایش ها را بر روی طناب انجام می دهد چنانکه هر چه تسلط پهلوان بر طناب روی بیشتر و عملیات او متنوع تر باشد ، محبوبیت او بیشتر است .

    2) "یالانچی" :

    او دستیار پهلوان است و وسایل لازم را در اختیارش قرار می دهد . همچنین میدان را تا آماده شدن پهلوان آماده می سازد یعنی اصلاحاً گرم می کند . "یالانچی" که به او "شیطان" ، "شیطانک" و "میان غوله" نیز می گویند ، در جمع آوری هدایای نقدی تماشاگران موسوم به "دوران" شرکت فعال دارد .

    3) "سُرناچی" :

    نوازنده ای است که آلات موسیقی محلی از جمله نواختن "سُرنا" مهارت دارد .

    4) "نقاره چی" :

    فردی است که "دهل" و بعبارتی "نقاره" می نوازد و با "سرُناچی" در ایجاد هیجان همراهی می کند .

    5) بجز افراد فوق ، کسان دیگری نیز بعنوان همکاران گروه به انجام کارهای خدماتی نظیر آماده سازی دکل طناب و مهیّا سازی زمین نمایش همکاری دارند .

    وسایل کار و ابزارهای "لافندبازی" :

    1) "لافند" یا "طناب" ضخیم :

    معمولاً چنین طنابی را از جنس کنف تهیّه می کنند . شادروان پهلوان "پرویز خودش" (1380-1322) در سال گذشته از ترکیب کنف و ابریشم در بافت طناب جهت مقاوم سازی بهره می گرفت . این طناب حدود 20 متر طول دارد و از 12 رشته و 4 لایه سه رشته ای تابیده شده و وزنی حدود 30 کیلوگرم دارد .

    2) چهار تیر چوبی یا لوله آهنی بقطر 5/2 اینچ که هر کدام در حدود 5 متر طول دارند و از چوب های جنگلی و یا لوله آهنی تهیّه می شوند .

    3) "لنگر" :

    چوبی بلند است که از دو نیمۀ 3 متری درست می شود و طولی حدود 5/5-5 متر دارد که با یک بَست فلزی به همدیگر وصل می گردند .

    "لنگر" که "لافندباز" تعادل خود را بر روی طناب بوسیله اش حفظ می کند ، اغلب از چوب درختان جنگلی تهیه می شود .

    4) پوشاک پهلوان :

    پوشاک "لافندبازی" نوعی لباس پهلوانی است که بی شباهت به لباس زورخانه ای نیست . این لباس سبک و چسبان بنابر سلیقه بندبازان دارای تزئیناتی نیز می گردند .

    5) بازوبند :

    پهلوان معمولاً بازوبندی بر بازو می بندد که شامل دعاها و یا کلمات مقدس است و بر این باورند که پهلوان را از چشم زخم دشمنان و حسودان مصون می دارد .

    6) لباس "یالانچی" :

    لباس "یالانچی" شبیه لباس "حاجی فیروز" است که شامل : پیراهن قرمز ، شلوار زرد یا سیاه با کمربند و کلاه بوقی و اصطلاحاً شیطانی با زنگوله ای آویزان است .

    "یالانچی" همچنین صورتش را با ذغال و یا سایر مواد مشابه سیاه می کند .

    7) وسایل عملیات :

    این وسایل با توجه به نوع بازی پهلوان عبارتند از :

    دوچرخه ، صندلی ، سینی فلزی ، لحاف و تشک ، شیشه چراغ ، بطری نوشابه ، دیگ بزرگ و نظایر آنها .

     مواقع اجرای نمایش "لافندبازی" :

    --- "لافندبازی" در فصل تابستان (اوایل تیر تا اواخر مرداد) ، در پائیز (مهر و آبان) ، در ایام نوروز و "سیزده بدر" ، در جشن ها و اعیاد و در برخی عروسی های خانواده های سرشناس برگزار می گردد ولیکن در برخی مواقع در مراسم و جشن های دولتی نیز از این نمایش استفاده می شود .

    --- "لافندبازی" اغلب در فضای آزاد و در میدان محلات انجام می گیرد و این نمایش در شرایط جوّی نامناسب نظیر بارندگی ، در ایام کار و فعالیت کشاورزی ، در ایام سوگواری مذهبی و ماه های محرّم و صفر و رمضان اجرا نمی شود .

    --- "لافندبازان" اغلب مزد زحمات خود را از طریق وجوهات تماشاگران (دوران) دریافت می کنند مگر اینکه قبلاً توافقاتی با صاحب مجلس داشته باشند .

     شیوه اطلاع رسانی مراسم :

    --- شیوه خبر کردن مردم در گذشته با نواختن نقاره بود ولی در سال های اخیر بوسیله بلندگو و یا چاپ پوسترهای آگهی و تبلیغاتی انجام می گیرد .

     عملیات و نمایش های مرسوم در "لافندبازی" :

    --- پهلوانان "لافندباز" معملاً اقدام به اجرای نمایشات متنوعی می کنند که برخی از قدیم مرسوم بوده اند و برخی نیز بصورت ابتکاری و خاص هر یک از این هنرمندان می باشد .

    --- "لافندبازی" از یکسو نمایشی جذاب و گیرا است امّا از جانب دیگر بسیار خطرناک و مرگ آفرین می باشد بطوریکه اگر پهلوان در اثر عدم تمرکز و خطا ، تعادلش را از دست بدهد آنگاه خطر مرگ او را تهدید خواهد کرد . از جمله نمایشات مرسوم در "لافندبازی" عبارتند از :

    1- کشتی "گیله مردی" با "یالانچی" :

    --- در آغاز "یالانچی" وارد میدان می شود ، عربده می کشد و حریف می طلبد سپس پهلوان وارد میدان می گردد و قصد بالا رفتن از طناب را دارد ولی "یالانچی" جلوی او را می گیرد و با حرکات خنده آور مانع این کار می شود لذا پهلوان اجباراً با او به کشتی نمایشی می پردازد . پهلوان در نهایت "یالانچی" را بر زمین می زند و به بالای طناب برای اجرای نمایش می رود .

    2- شعر خوانی :

    --- پهلوان بالای طناب می رود و شعری می خواند که در میان "لافندبازان" به نام "فهلویات" مشهور است و "یالانچی" همزمان با شعرخوانی پهلوان به تقلید او می پردازد و ادایش را در می آورد .

    --- شعری که در اینگونه موارد خوانده می شود ، دارای چنین مضمونی است :

    الله به الله زدم – خیمه به دشت کربلا زدم – آب آمد که خیمۀ ما را ببرد – دست بر دامان علی ولی الله زدم – الله تویی – بر دلم آگاه تویی – درمانده منم – دلیل هر راه تویی – من غلام قنبرم – قنبر غلام علی – قربان آن زبانی که بلند بگوید یا علی .

    3- شروع بازی با نرمش "دو گام" و "دو شاخه زدن" و "حرکات ضربدری" آغاز می گردد که بهترین نوع آغار عملیات در بین "لافندبازان" می باشد .

    4- پائین آمدن پهلوان از طناب و "یالانچی" را بر دوش گرفتن و بالای طناب بردن .

    5- مَجمعه و صندلی را بالای طناب بردن :

    برای اینکار صندلی را داخل مجمعه می گذارند و روی صندلی می نشینند و به همین حالت از روی طناب می گذرند.

    6- غذا خوردن بالای طناب ، سینی غذا در دست ، لنگر بر دوش ، وسط طناب ایستادن و با "یالانچی" به سؤال و جواب پرداختن ( مثلاً "یالانچی" می پرسد : پهلوان شما چرا تنها غذا می خوری و مرا دعوت نمی کنی ؟ و پهلوان پاسخ می دهد که : من کار کرده ام و غذا می خورم ، تو هم کار کن و غذا بخور .

    7- دیگ و تشت را بالای طناب بردن : بطوریکه دیگ را داخل تشت می گذارند و بحالت "دوپا" درون دیگ از روی طناب عبور می کنند .  

    8- بستن شیشۀ چراغ گردسوز و یا بطری نوشابه به کف پا و در این حالت با نوک پا از روی طناب می گذرند .

    9- بردن سینی چای بر روی طناب و نوشیدن آن .

    10- کشتی بر بالای طناب با "یالانچی"

    11- پرواز مرگبار : در این نمایش دو پا را با طناب می بندند و خود را به پائین پرتاب می کنند .

    12- عبور از روی طناب با چشمان بسته

    13-  بردن رختخواب بر بالای طناب و خوابیدن روی آن .

    14- عبور با دوچرخه از روی طناب .

    15- دو پا در دیگ بصورت دو گام زدن با دیگ از روی طناب عبور می کنند .

    16- سه طفل را روی طناب می برند : در این موارد یک طفل را به کول و دو طفل را بصورت متصل به دو تاب به کمک طناب دو متری که به مچ پاهای پهلوان بسته شده اند و پهلوان با پاهای خود آنها را به حرکت در می آورد و بدینطریق از روی طناب می گذرد .

    http://allahsoso.blogfa.com/post/461

    باورهای عامیانه در صومعه سرا

    باورهای عامیانه در صومعه سرا

    در مورد ستارگان واجرام آسمانی

    •    دیدن این نور شبانه را باید به همه گفت و دعای خیر کرد. برخی باور دارند که تا یک هفته، نباید درباره ی  دیدن این نور با کسی سخن گفت. ماشک صومعه سرا
    •    بعد از افول ستاره ای در شب، نباید بلافاصله به کسی نگریست، زیرا ممکن است ستاره ی عمراو افول کند. اباتر صومعه سرا
    •    ستارگان آسمان، همزادان آدمیان اند، چون آدمی بمیرد همزادش نیز افول می کند. اگر شهاب رو به شمال افول کند، نامسلمان و اگر رو به جنوب(قبله) افول کند، مسلمانی از جهان رفته است. زرکام صومعه سرا

    در موردرنگین کمان
    •    رنگین کمان غالبا در فصل بهار یا اوایل پاییز، در روزهایی که هم آفتاب باشد و هم باران ببارد، بر آسمان ظاهر می شود. در گیلان باور دارند که در این روز فرخنده حضرت فاطمه ی زهرا، به دیار پدر گرامی شان می روند، پس آسمان در مقدمشان با رنگ ها پل می زند  بر راهشان آب می پاشد. اباترصومعه سرا

    پرندگان
    •    اگر صدای تپش قلب آدمی به تخم های لانه ی بلبل جنگلی برسد، از تخم ها به جای جوجه ی بلبل جوجه های چرخ ریسک یا الیکایی بیرون می آید . خشت پل صومعه سرا
    •    آواز خوانی مرغ همانند خروس در سحر گاه خوش یمن است و سبب شادی خانواده می شود. چوبه صومعه سرا
    •    زنان و دختران اگر کله ی مرغ بخورند، غر غرو می شوند. دوآبسر صومعه سرا

    ددو دام
    •    سوزاندن یال و دم اسب، سبب بروز دعوا در خانه می شودو یا خیر و برکت را از خانه می گریزاند.سنگجوب صومعه سرا
    •    نگهداری اسب سفید سبب دوری شیاطین، پریان و اجنه از خانه و مانع ورود اجنه به خانه می شود.سنگجوب صومعه سرا
    •    بانگ گوساله ی ماده ی سه ساله(لیشه سه وقته) در خانه خبر از آبستن بودنش می دهد.چوبه صومعه سرا
    •    اگر بر پشت گاو ماده ای که گمان آبستنی اش می رود، چند  قطره آب سرد بریزند و گاو برخیزد و خمیازه بکد و پشتش را بلرزاند ، آبستن است . چوبه و کلنگستان صومعه سرا
    •    اگر کدبانوان روستایی گاوآبستن در خانه داشته باشند و غذای معطر بپزند، اندکی از آن غذا را به پره ی بینی گاو آبستن می مالند تا بچه اش را سقط نکند. خلیل سرای صومعه سرا
    •    با هر زایمان گاو، یکی از دندان هایش می افتد. کوده صومعه سرا
    •    گوساله ی تازه زا، دل بسته  اولین بویی می شود که همراه بوی مادر به مشام او برسد، از این رو او را با ساقه ی خشکیده و نرم شالی(سرچینا) پاک می کنند تا به خوردنش تمایل پیدا کند. اگر گوساله تازه زا را با پارچه  پاک کنند لباس خور می شود.قصاب سرای صومعه سرا
    •    کوچک ترین عضو خانواده چند قطره شیر مادربر دوش گوساله ی نر می ریزند.کوده صومعه سرا
    •    زمانی که گاو تازه خریده را به خانه می آورند زن یا یکی از دختران خانواده چیز تیزی را بر سر گاو تازه خریده قرار می دهد تا از رویش بگذرد، پس از گذشتن گاواگر چیز تیز، محکم و سالم بماند، سطلی آب در مقدم گاو می ریزند تا نامبارکی احتمالی قدم اش از بین برود و روشنایی به همراه اش به خانه بیاید . دوآب سر صومعه سرا
    •    اگر گاو یا چهار پای فروخته را به خریدار پپس می دهند، زیرا وجودش را پر خیر و برکت می دانند. کیشستان تولم صومعه سرا
    •    برای پایند کردن چهار پای خریده شده به خانه ی جدید، مقداری ازیال و نوک دم را می برند و در چکه انداز خانه یا محل نگهداری اش، دفن می کردند. کسمای صومعه سرا
    •    گاو پر موی پر حاصل است . فصاب سرای صومعه سرا
    •    نعره زدن یکباره و هماهنگ گاو نر و ماده، خبر از سالی پر برکت  میدهد. سه سار صومعه سرا


    سگ
    •    سگ سبک پاست. اگر در شروع کاری، سگی به چشم آید، ان کار زودتر به پایان می رسد. اگر سگ خزانه ی کشت توتون را لگد مال کندمحصول توتون ان سال مرغوب خواهد شد . مرجقل صومعه سرا
    •    اگر کودک فلج رابه رجایی که سگ نشسته و هنوز گرم است، بنشانند بهبود می یابد.سیمبر صومعه سرا
    •    دم(نفس)سگ، اگر به چهره ی آدمی بخورد موجب بروز نزله می شود، برای درمان باید بیمار رو بخور دهند. صیقل وندان صومعه سرا
    •    اگر کسی تکه نانی برای خوراندن به سگ بردارد  و خود آن را بخورد، دچار گرسنگی دائمی(جوع) می شود . اباتر صومعه سرا

    گراز
    •    اگر شالیزار را دذر روز جمعه نشاء کنند، گراز به شالیزار می زند و همه ی محصول را تباه می کند.خراط محله ی صومعه سرا

    بدن انسان
    •    اگر پنجه ی پای کسی به جایی گیر کند و سکنندری بخورد، باید هفت قدم به عقب برود و سپس به راه خویش ادامه دهد، اگر این کار را نکنئ زمین از او طلبکار می شود و او را به زمین خواهد زد. اباتر صومعه سرا
    •    زیاد خوردن سیر، پیاز، ترب و امثال اینها باعث رشد بیش از حد ناخن می شود. دو آب سر صومعه سرا
    •    گرفتن ناخن  سال کهنه در سال تازه، سبب بیماری و دلتنگی می شود. کوده صومعه سرا
    •    کوتاه کردن موی دختر ان در شب چهارشنبه سوری، موجب پر پشتی و بلندی مویشان می شود. گیگاسر تولم صومعه سرا
    •    اگر دختر یا پسر کوچکی روی زنیبل بنشیند، در جوانی معشوق خود را از دست می دهد. دو آب سر صومعه سرا
    •    خوراندن زرده ی تخم مرغ به کودکی که نوزاد زبان باز نکرده است، سبب لکنت زبان وی می شود. لار سر صومعه سرا
    •    اگر بخواهند لباس نوزاد به دنیا نیامده را تا کنند، دگه هایش را نمی بندند، چرا که باور دارند بابستن دگمه ها یا خودش  در موقع تولد می میرد یا مادرش زایمان سختی خواهد داشت. دوآب سر صومعه سرا

    سایر موارد:

    •    پس از جمع کردن سفره شام، نباید آن را در حیاط خانه تکاند، زیرا عطر غذا سبب ناراحتی اجنه می شود و آنان به تکاننده سفره آزار می رسانند و بیمارش می کنند. ضیابر صومعه سرا
    •    اگر پارچه ی در حال دوخته شدن، بی اختیار از دست خیاط بیفتند نشانه ی آمدن مشتری تازه است.سه سار صومعه سرا
    •    اگر نخ سوزن خیاطی در موقع دوخت و دوز، پیچ بخورد، خیاط در کودکی در معابر عمومی ایستاده و شاشیده است . ندامان صومعه سرا
    •    در روز اول ماه، اگر می خواستند چراغ خانه را خاموش کنند،آن را با فوت کردن خاموش نمی کردند، زیرا باور داشتند چراغ خوشبختی خانواده شان یکباره خاموش می شود. باور داشتند که اگر جوانان چنین کاری کنند چراغ عمرشان یکباره می افسرد. کوده صومعه سرا
    •    پس از غروب آفتاب همسایه ها چیزی به هم قرض نمی دادند، در صورت ناچاری، مقداری اسپند به همراهش می کردند تنا قرض گیرنده آن را در خانه ی خود آتش کند. کلنگستان صومعه سرا
    •    اگر پس از غروب آفتاب چیزی به کسی قرض دهند، در فصل شالی کاری، گراز به مزرعه شان حمله می کند. لیف شاگرد صومعه سرا
    •    به آیینه نگریستن در شب، سبب کوری در سنین پیری می شود. اگر در شب به آیینه نگاه کنند، بلا فاصله می باید به سینه  خود نگاه کنند. خشت پل صومعه سرا
    •    اگر زن یا مرد سالمندی در روز جمعه بمیرد، اطرافیانش بر او گریه نمی کنند بلکه تا سه روز خوشحال اند، زیرا باور دارند کسی که در جمعه بمیرد ثواب کار است و آنان از خدا می خواهند که دیگر نزدیکان آن ها را نکشد. کما مردخ صومعه سرا
    •    شکستن ظرف در هر روزی از هفته، معنی دارد: در روز شنبه: در راه بودن مهمان، یکشنبه: رویدادی ناگوار برای یکی از افراد خانواده یا فامیل، سه شنبه: به سفر رفتن یکی از افراد خانواده تا آخر هفته، درروز چهار شنبه، رخ دادن دعوایی تا پایان هفته، در روز جمعه یا پنجشنبه، به زیارت رفتن یکی از افراد خانواده یا فامیل. دوآبسر صومعه سرا
    •    در روزهای برفی آتش و کاه برنج(کولوش) به کسی نمی دهند، آمد ندارد. مهویزان گوراب زرمیخ
    •    اگر ابزار شخم شالیزار  به هنگام عبور کسی از کنار کشتزار بشکند، از سنگینی پای عابر خبر می دهد. مردی را که شالیزار را شخم می زند، نباید تا پایان کار ریش خود را بتراشد، چرا که علف هرز شالیزار زید و کار زنان برای دو مرحله ی وجین سخت می شود. چالک سر صومعه سرا

    برگرفته از کتاب باور های عامیانه مردم گیلان، نویسندگان:محمد بشرا و طاهر طاهری

    حکایت فقر

               حکایت فقر  

    روزی یک مرد ثروتمند ، پسر بچه کوچکش را به روستا برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند ، چقدر فقیر هستند. آن دو یک شبانه روز در خانه محقر یک روستایی مهمان بودند.

    در راه بازگشت و در پایان سفر ، مرد از پسرش پرسید :

    نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟

    پسر پاسخ داد : عالی بود پدر!

    پدر پرسید : آیا به زندگی آنها توجه کردی؟

    پسر پاسخ داد : بله پدر !

    و پدر پرسید : چه چیزی از این سفر یاد گرفتی ؟

    پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت : فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آنها چهار تا . ما در حیاطمان یک فواره داریم و آنها رودخانه ای دارند که نهایت ندارد . ما در حیاطمان یک فانوس تزئینی داریم و آنها ستارگان را دارند . حیاط ما به دیوارهایش محدود می شود اما باغ آنها بی انتهاست !

    با شنیدن حرفهای پسر ، زبان مرد بند آمده بود . بعد پسر بچه اضافه کرد : متشکرم پدر، تو به من نشان دادی که چقدر فقیر هستیم

    ده فرمان لیمن

                ده فرمان لیمن  


    Prayer is not a "spare wheel" that you pull out when in trouble, but it is a "steering wheel", that directs the right path throughout
    دعا لاستیک یدک نیست که هرگاه مشکل داشتی از ان استفاده کنی بلکه فرمان است که راه به راه درست هدایت می کند


    Know why a Car's WINDSHIELD is so large & the Rear view Mirror is so small? Because our PAST is not as important as our FUTURE. So, Look Ahead and Move on

    می دونی چرا شیشیه جلوی ماشین انقدر بزرگه ولی آینه عقب انقدر کوچیکه؟ چون گذشته به اندازه آینده اهمیت نداره. بنابراین همیشه به جلو نگاه کن و ادامه بده


    Friendship is like a BOOK. It takes few seconds to burn, but it takes years to write
    دوستی مثل یک کتابه. چند ثانیه طول می کشه که آتیش بگیره ولی سالها طول می کشه تا نوشته بشه


    All things in life are temporary. If going well enjoy it, they will not last forever. If going wrong don't worry, they can't last long either
    تمام چیزها در زندگی موقتی هستند. اگر خوب پیش می ره ازش لذت ببر، برای همیشه دوام نخواهند داشت. اگر بد پیش می ره نگران نباش، برای همیشه دوام نخواهند داشت


    Old Friends are Gold! New Friends are Diamond! If you get a Diamond, don't forget the Gold! Because to hold a Diamond, you always need a Base of Gold
    دوستهای قدیمی طلا هستند! دوستان جدید الماس. اگر یک الماس به دست آوردی طلا را فراموش نکن چون برای نگه داشتن الماس همیشه به پایه طلا نیاز داری


    Often when we lose hope and think this is the end, GOD smiles from above and says, "Relax, sweetheart, it's just a bend, not the end
    اغلب وقتی امیدت رو از دست می دی و فکر می کنی که این اخر خطه ، خدا از بالا بهت لبخند می زنه و میگه: آرام باش عزیزم ، این فقط یک پیچه نه پایان


    When GOD solves your problems, you have Faith in HIS abilities; when GOD doesn't solve your problems HE has Faith in your abilities
    وقتی خدا مشکلات تو رو حل می کنه تو به توانایی های او ایمان داری. وقتی خدا مشکلاتت رو حل نمی کنه او به توانایی های تو ایمان داره


    A blind person asked St. Anthony: "Can there be anything worse than losing eye sight?" He replied: Yes, losing your vision
    شخص نابینایی از سنت آنتونی پرسید: ممکنه چیزی بدتر از از دست دادن بینایی باشه؟ او جواب داد: بله، از دست دادن بصیرت


    When you pray for others, God listens to you and blesses them, and sometimes, when you are safe and happy, remember that someone has prayed for you
    وقتی شما برای دیگران دعا می کنید، خدا می شنود و انها را اجابت می کند و بعضی و قتها که شما شاد و خوشحال هستید یادتان باشد که کسی برای شما دعا کرده است


    WORRYING does not take away tomorrow's Trouble, it takes away today's PEACE
    نگرانی مشکلات فردا را دور نمی کند بلکه تنها آرامش امروز را دور می کند    

    قدمهای کوچک

      قدمهای کوچک  

    یکی از مربیان بسیار موفق ورزشی,توفق خود را مرهون اعتقاد راسخ خود به پیشرفت تدریجی ومداوم می داند.تیم او در سال 1986 علی رغم تمام کوشش و تلاشی که به خرج داد به تیم حریف باخت.برای جبران این شکست اگر هریک از آنها تواناییهای خود را دریک مهارت ورزشی فقط به میزان یک در صد بالا ببرد با اختلاف زیادی از حریف جلو خواهد افتاد.

    مربی به بازیکنان گفت که یک در صد رقم بسیار ناچیزی است اما اگر 12 بازیکن هریک در پنج زمینه ورزشی به میزان یک درصد بهتر بازی کند ,مجموعه این ارقام به معنی %60 بازی بهتر است (در حا لی که برای قهرمانی تنها 10در صد پیشرفت کافی است!) اینکه این استدلال تا چه حد درست یا نادرست است اصلا  مهم نیست؛؛مهم آن است که بازیکنان آن را باور کردند  و قابل دسترسی یافتند وبه آن جامه عمل پوشیدند.

    همه اطمینان داشتند که می توانند قدرت خود را به میزان حداقل یک در صد افزایش دهند.این احساس اطمینان ونزدیک بودن به هدف موجب شد که از این حد فراتر رفتند.اکثر آنها رکورد خویش رابیش 50 در صد ترقی دادند و بسیاری از آنها تا50 درصد بهتراز گذشته شدند.به گفته این مربی آنها در سال1978 آسانتر از همیشه مسابقات را بردند.

    آری این قدرت سحرانگیز قدمهای کوچک است.کمتر کسی باور می کند این قدمهای دارای چنان نیرو و توانی باشند که انسانها را به هدفشان برسانند.کلید موفقیت احساس اطمینانی است که در افراد بوجود می آید و اعتقاد راسخی که موجب می شود این کارها را ادامه  دهند و بتدریج تواناییهای خود را گسترش دهند.

     

    موفقیت برای کیست؟

     

    موفقیت برای کیست؟

     یکی از کشاورزان همواره در مسابقات جایزه ی بهترین غله را بدست می آورد و به عنوان کشاورز نمونه شناخته شد. 

    رقبا و همکارانش علاقمند شدند سر از کار او در آورند و راز موفقیتش را بدانند. به همین سبب او را زیر نظر گرفتند و مراقب کارهایش بودند.

    پس از مدتی جستجو سرانجام با نکته عجیب و جالبی روبرو شدند.این کشاورز پس از هر نوبت کشت بهترین بذرهایش را به همسایگانش می داد و آنها را از این نظر تامین می کرد.بنابراین همسایگان وی می بایست فاتح مسابقات می شدند و نه خود او.....

    کنجکاوی بیشتر شد و کوشش علاقه مندان به کشف این موضوع که با تعجب و تحیر نیز آمیخته شده بود به جایی نرسید.سرانجام تصمیم گرفتند ماجرا را از خود او بپرسند.چون جریان باد ذرات بارور کننده ی غلات را از یک مزرعه به مزرعه ی دیگر می برد من بهترین بذرهایم را به همسایگانم می دهم تا باد ذرات بارورکننده ی نامرغوب را از مزارع آنها به زمین من نیاورد و کیفیت محصولات مرا خراب نکند.

    نویسنده:حسین پور آقاسی

    درباره ما
    پرنده را که آزاد کنی روزی برمــــــی گردد و مــــــــــــــنِ خاکـــــــی از ایـــــن اتفــــــاق زمینی زیـــــــــــــاد دور نیســــــــتــــم....
    آمار
    آمار مطالب
  • کل مطالب : 128
  • کل نظرات : 24
  • آمار کاربران
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آمار بازدید
  • بازدید امروز : 73
  • بازدید دیروز : 76
  • ورودی امروز گوگل : 7
  • ورودی گوگل دیروز : 8
  • آي پي امروز : 24
  • آي پي ديروز : 25
  • بازدید هفته : 332
  • بازدید ماه : 320
  • بازدید سال : 4747
  • بازدید کلی : 36419
  • اطلاعات شما
  • آی پی : 18.117.111.1
  • مرورگر :
  • سیستم عامل :
  • امروز :
  • امکانات جانبی
    آخرین نظرات کاربران
    لیلا44 - سلام بسیار جالب بود - 1394/12/14/azsarzaminemada
    ناصر پویان(امیداسلامی عربانی سابق) - همشهری فرهیخته و بزرگوار
    به شما محقق و نویسنده صومعه سرایی افتخار می کنم .خداوند شماها زیاد کند. یک ملت به فرزندان فرهیخته خود افتخار می نه پول ومالدارش . خدا شماها را حفظ کند .مقاله شیخ عبدالقادر گیلانی (صومعه سرایی) این حقیر را که به زبان انگلیسی در خارج چاپ ومنتشر شده را ملاحظه فرموده و به همشهریهای دیگر نیز معرفی فرمایید.بنده مقاله فارسی شما در باره ایشان را خواندم - لذت بردم.با احترام پدرانه-ناصر پویان - 1394/11/18/azsarzaminemada
    ناصر پویان(امیداسلامی عربانی سابق) - همشهری فرهیخته و بزرگوار
    به شما محقق و نویسنده صومعه سرایی افتخار می کنم .خداوند شماها زیاد کند. یک ملت به فرزندان فرهیخته خود افتخار می نه پول ومالدارش . خدا شماها را حفظ کند .مقاله شیخ عبدالقادر گیلانی (صومعه سرایی) این حقیر را که به زبان انگلیسی در خارج چاپ ومنتشر شده را ملاحظه فرموده و به همشهریهای دیگر نیز معرفی فرمایید.بنده مقاله فارسی شما در باره ایشان را خواندم - لذت بردم.با احترام پدرانه-ناصر پویان - 1394/11/18/azsarzaminemada
    حمید یزدانی - «برای خالو قربان »
    شرم از آیینه تالار
    می بارید
    وزمین را
    توان شکافتن و
    بلعیدنت نبود
    که به پابوس رفته بودی
    سرهنگ
    القاب ارزانی تو
    ستاره را وا گذاشتی و
    دلخوش حلب پاره هایی
    آویز سینه ات
    از نام گرم «خالو» گذشتی و
    در هیئت مردابی
    بر خاک پای کسوف بوسه زدی
    وامان نامه ات
    کاکل خونین رفیقی شد
    هم کاسه ی دیروزت
    که جنگل را
    اعتبار می بخشید
    دلم برای تفنگت می سوزد
    دلم برای
    ایلت
    نامت بوی خیانت می دهد
    سرهنگ
    القاب ارزانی تو
    کاش به «خالو»بودن
    دل می بستی
    سرهنگ

    «آذر 66»
    «مهدی ریحا نی» صومعه سرا - 1394/9/14/azsarzaminemada
    دنيا رحيمي - مطالبتون خيلي جالب بود خيلي به دردم خورد منم پدر بزرگم سنگجوبي بودند خوشحال شدم - 1394/7/19/azsarzaminemada
    - با سلام سایت دهستان مرکیه با ادرس بگذارید تا بتوانیم دراین روستا سایت داشته باشینپم
    شماره تماس:091962337746 - /
    مریم - سلام ،لحظاتی رو با مطالعه مطالب وبلاگتون لذت بردم . موفق و موید باشید . اگر لایق دونستید و وبلاگ بنده حقیر رو هم لینک بفرمائید خوشحال می شم . - 1393/5/18
    سنجرانی - سلام امروز موفق شدم همه ی مطالبه وبلاگو بخونم مطالب بسیار عالییی و مفید بودن اشعار بسیار زیبا و قابل تحسین صومعه سرا هم که بی نظیر، شدیدا مشتاق یک سفر شدم به صومعه سرا ، نکته ها و حکایتهای مدیریتی هم که فوق العاده بود مخصوصا ( دلیلی برای زندگی).
    با آرزوی موفقییت روز افزون ، و دستیابی به هر انچه که میخواهید.
    موفق باشید. - 1393/5/6
    مرواریـــــــــــــــــــــــــــد - داداش وبلاگ خیلی خوبی داری عالــــــــــــــــــــــــی - 1393/3/11
    دفتر بیمه آسیا نمایندگی صومعه سرا - سلام هم شهری خوشحال میشم لینکمون کنی در صورت موافقت با تبادل لینک بهمون خبر بده
    مطالب جالب بود لطفا مطالب بیشتری راجع به شهرستانمون بذار اگر کار بیمه ای هم داشتی به ما سر بزن
    موفق باشی - 1393/2/28